در حالی که سرش کامل به یک طرف خم بود وارد شد؛ این جور دردها این روزها زیاد شده است. پرسیدم: با خودت چه رفتاری داشتهای که اینگونه بدن تو با درد علیه تو اعلام نارضایتی میکند؟ درد بدن، به ویژه دردهای اسکلتی و عضلانی به معنی فریاد بدن، بر سر تو به عنوان فرمانده بدنت است. پس منطقی این است، قبل از اینکه به دنبال درمان علامتی باشیم و فریاد او را در نطفه خفه کنیم، به دنبال علت بگردیم.
بروز درد به این معناست که این قسمت از بدن به دلیل رفتار نادرست خودمان نسبت به بدنمان، به مدت طولانی زیر فشار بوده است، روشن است اگر علت آن را پیدا کرده و رفتار اشتباه خود را نسبت به بدن خود اصلاح کنیم، حتما «از خوردن دارو و ساکت کردن درد، بدون برطرف کردن علت آن به مراتب، بسیار بهترو منطقیتر است.
بیشتر موارد درمان و تسکین درد شبیه مثال زیر است؛
فرض کنید ناغافل وزنهای سنگین روی دستتان افتاده و از شدت درد ناله میکنید. یکی چند قرص مسکن به شما میدهد و در همان حال که دستتان زیر وزنه است، آن را میخورید و بعد از مدتی درد ساکت میشود. خوشحال و راضی از او تشکر میکنید که ممنون کمکم کردی تا درد نکشم. اگر در همان زمان آدم آگاهی شاهد جریان باشد، میگوید عزیزم: ابتدا دستت را از زیر سنگ بیرون بیاور، آنگاه اگر درد داشتی، اجازه داری دارو بخوری. اگر همچنان که دستت زیر سنگ است، دارو مصرف کنی، به ظاهر درد تسکین مییابد، ولی چون علت درد اساسی برطرف نشده است، جریان خون به آن قسمت از دست دچار اختلال شده و چه بسا ممکن است دستت را از دست بدهی و پزشکان مجبور شوند به منظور حفظ سلامتی کلی بدن آن را قطع کنند.
متأسفانه در فرهنگ ما بیشتر موارد، درمان درد به این صورت انجام میپذیرد.
علت را پرسیدم. گفت: من کارمندم و اصلا کار سنگین نمیکنم و در طول ساعات کاری پشت میز هستم و کار میکنم.
پاسخ دادم: مشکل همین جاست.
دو دلیل برای درد وجود دارد؛
۱- ورزش نکردن و نداشتن فعالیت های فیزیکی متناسب با سن به منظور تقویت عضلات و تحمل فشارهای ناشی از فعالیت بدنی.
۲- رعایت نکردن شیوه صحیح پشت میز نشستن.
در قدیم به هیچ عنوان معنی نداشت مردم را به ورزش تشویق کنند، زیرا بیشتر مواقع کار آنها همراه فعالیت فیزیکی بود.
اما اکنون ما در بعضی روزها شاید بیشتر از صد قدم فعالیت فیزیکی نداریم؛ صبح با آسانسور پایین میآییم، سوار ماشین میشویم. درب پارکینگ را با ریموت باز میکنیم. از خانه خارج میشویم، در محل کار از ماشین پیاده شده و وارد محل کار میشویم. در آخر وقت هم همان کار صبح را از آخر به اول انجام میدهیم.
طبیعی است که بدن ما با نداشتن ورزش و فعالیت فیزیکی بدن تحمل فشارهای غیر قابل قبول را ندارد.
اکنون نه تنها ورزش و فعالیت فیزیکی نداریم بلکه نوع نشستن پشت میز هم غلط است.
اگر نکات زیر را زمان کار پشت میز رعایت کردید، بدن شما آسیب نخواهد دید. در غیر این صورت در آینده نزدیک بر خلاف نسل گذشته ـ که مردم از آرتروز کمر رنج میبردند ـ ما شاهد مشکلات در ناحیه گردن و کتف خواهیم بود.

برای جلوگیری از آسیب به بدن در زمان نشستن پشت میز و کار کردن با ابزار؛ در شرایط کنونی باید پنج شرط زیر را رعایت کرد تا در کوتاه مدت به صورت درد و در درازمدت به صورت آرتروز گردن یا همان ساییدگی مهرههای گردن برای ما اتفاق نیفتد.
١-از صندلی چرخ دار استفاده نکنید، چراکه صندلی چرخدار به دلیل نداشتن ثبات؛ بخشی از عضلات بدن کمک به نگه داشتن صندلی در جای ثابت میکنند که موجب خستگی آن عضلات میشود، صندلی چرخ دار در صورتی استاندارد است که پدال داشته باشد و با قرار گرفتن آن در محل مورد نظر با فشار دادن دو پدال روی چرخها و قفل کردن آنها، از حرکت جلو به عقب و چپ به راست صندلی جلوگیری نمود.
٢- بعد از نشستن روی صندلی طوری صندلی را به میز نزدیک کنیم که کمر ما در هر حالتی به پشتی صندلی تکیه داشته باشد و حتی اگر بخواهید نتوانیم آن را از پشتی صندلی جدا کنید.
٣- از زیر پایی استفاده کنیم به طوریکه تا زمانیکه پشت میز هستیم زانوها در امتداد مفصل لگن یا اندکی بالاتر قرار گیرد؛ در این حالت قوس کمر حالت طبیعی خواهد داشت و ستون مهرهها وزن بالاتنه را بهتر میتواند تحمل کند.
۴- زمان کار با ابزار کامپیوتر یا نوشتن، حتما «آرنجها باید یا روی میز تکیه داشته باشد و یا اینکه در امتداد قفسه سینه قرار داشته باشد. تنها در این دو حالت است که وزن دست، به تاندون های کتف فشار نمیآورد.

ادامه علت درد گردن
۵ – صفحه کامپیوتر طوری روبرو قرار بگیرد که برای تمرکز بیشتر لازم نباشد گردن یا کمر را خم کنیم.
برای دست یابی به این هدف اگر لازم بود؛
الف) وسیلهای زیر صفحه نمایشگر اینترنت بگذارید و آن را بالاتر قرار دهید.
ب) زاویه صفحه نمایشگر اینترنت با میز را ۱۵ تا ۲۰ درجه بیشتر و به سمت بالا باشد.

در این صورت، حتی اگر با ورزش، توانایی بدن را افزایش نداده باشیم، عضلات گردن و کتفها زیر فشار غیر طبیعی قرار نمیگیرند و آسیب نمیبینند.
بنابراین زمانی خوردن دارو برای تسکین درد معنی میدهد که ابتدا رفتار خود را را با بدن اصلاح کنیم. در این صورت تحمل درد معنی ندارد. اما در صورتی که رفتار را اصلاح نکنیم با خوردن دارو نه تنها کمکی نمیکنیم، بلکه با تشدید مشکل به دلیل نداشتن حس درد، فشار ادامه پیدا میکند و در درازمدت به دلیل بروز آسیب جدی حتی به درمان دارویی هم جواب نخواهد داد.
سخن پایانی
مردم باور جالبی نسبت به آن دسته از داروها که در گروه داروهای ضد درد قرار دارند و آن را مسکن میشناسند، دارند.
آنها را دارویی میدانند که موقت مشکل را برطرف میکند، بنابراین تنها در زمانی که درد خیلی شدید باشد با تجویز پزشک و یا با تجربه قبلی و سرخود مصرف و به مجرد تسکین درد، دارو را قطع میکنند.
این نگرش هم درست است و هم غلط
درست از این بابت است که چون در فرهنگ ما اغلب موارد به دنبال اصلاح رفتار خود با بدنمان نیستیم این تلقی درست بوده و بهتر است دارو مصرف نشود، زیرا؛
الف) چون علت درد پابرجاست؛ مصرف دارو در این حالت تنها آستانه تحمل انسان را نسبت به درد کاهش میدهد، ولی روند اسیب همچنان ادامه دارد.
ب) وجود اندکی درد موجب هشیاری فرد نسبت به مشکل خود میشود و ناخواسته فعالیت خود را محدود میکند و در نتیجه تا حدی از پیشرفت آن جلوگیری میشود.
غلط از این بابت است که اگر علت به صورت اساسی برطرف شود، این داروها دیگر جنبه تسکین موقتی ندارد و در این حالت؛ با مصرف آن؛ درمان صورت میپذیرد و شخص باید دارو را به مقداری که برای او تجویز شده به طور کامل مصرف کند.
دکتر علیرضا داودی، مسئول مرکز بهداشت دانشگاه خوارزمی تهران