برچسب: داستانهای مولانا

  • حکایت جالب «معلم و كودكان»

    حکایت جالب «معلم و كودكان»

      حکایت معلم و کودکان   كودكان مكتب از درس و مشق خسته شده بودند. با هم مشورت كردند كه چگونه درس را تعطيل كنند و چند روزي از درس و كلاس راحت باشند. يكي از شاگردان كه از همه زيركتر بود گفت: فردا ما همه به نوبت به مكتب مي‌آييم و يكي يكي به…