هیچ فکر کردی چرا بلند حرف نمیزنم چون با تو راحت نیستم چون هر چه که راجع به خانوادهام به تو میگویم و با تو درد دل میکنم، توی سرم میزنی و سرزنشم میکنی. اصلاً صلاح نمیدانم که مسائل مربوط به خانوادهام را با تو در میان بگذارم. دلم میخواهد دردم توی دل خودم باشد. اینطوری دیگر کسی نیست که نمک روی زخمم بپاشد و باعث آزار و اذیتم بشود. من را به حال خودم بگذارد.
همه ما در طول زندگی به لحظاتی نیاز داریم که تنها و در خلوت خودمان باشیم و دوست نداریم هیچکس حریم خصوصیمان را به هم بزند. بسیاری از افراد معتقد هستند که این حریم مختص به دوران تجرد است و در زمان زندگی مشترک باید همهچیز را با همسران به اشتراک بگذاریم ولی بسیاری از مشکلات زناشویی ناشی از احترام نگذاشتن به این حریم خصوصی و خدشهدار کردن آن است.
چگونه باید حریم خصوصی را شناخت؟
مرزها ایجاد شدنی است و فقط والدین آگاه و هوشیار میتوانند در سنین کودکی به درستی این مرزها را به کودک خود بشناسانند. فراموش نکنید که همیشه مهربانترین مادران، خودخواهترین فرزندان را تربیت میکنند، آموزش این حریمها به کودک و تبعیت او به کمی سرسختی و قاطعیت نیاز دارد و کودک باید اصول تربیتی در این مرحله را پشت سر بگذارد.
او باید بداند که نمیتواند به بعضی مکانها وارد شود. باید از یک سری از خواستههای غیرمنطقی خود چشمپوشی کند و نباید به برخی از جاها که دوست دارد سرک بکشد. چنین کودکی در بزرگسالی، فردی میشود که حریم همسر خود را محترم میشمارد و برای زندگی مشترک خود و دو خانواده هممرز قائل است. چنین فردی اجازه نمیدهد که رابطهاش با همسر و زندگی مشترک اش تحت تأثیر مسائل بی ربط قرار گیرد و خودش را از مسائلی که دانستن یا ندانستن آن فرقی به حال او ندارد دور نگه میدارد.
اعتماد
اعتماد پدیدهای است که یک شبه اتفاق نمیافتد. اعتماد، فرآیندی است که در طول رابطه مشترک به وجود میآید. در واقع هرچه سرمایهگذاری عاطفی زوج با رفتارهای مثبت بیشتر باشد، اعتماد زودتر و بهتر شکل میگیرد. هر یک رفتار منفی 5 رفتار مثبت زن یا مرد را مخدوش میکند.
انعطافپذیری
وقتی از مرز صحبت میکنیم، منظورمان خطکشی بین افراد نیست بلکه حفظ حریمها باید به نحوی انعطاف داشته باشد تا بتواند در صورت لزوم به مسائل ورود پیدا کند.سه مدل مرز در یک رابطه مشترک وجود دارد، تصور کنید در یک جاده تازه ساخته شده خطکشی وجود نداشته باشد، راننده چنین جادهای حریمی برای جاده قائل نیست و به دشواری میراند.
گاهی در جاده فقط خط ممتد کشیده شده و اینجاست که فردا با حریمهای غیرقابل انعطاف روبروست. گاهی جاده دارای خطوط منقطع است و راننده اجازه دارد که گاهی در طرف دیگر جاده رانندگی کند، این مرزها در هر رابطهای وجود دارد.
فواید رعایت حریم خصوصی در همسران
• انسانی که به حریم خصوصیاش احترام گذاشته میشود، عزت نفس و اعتماد به نفس کافی برای زندگی دارد.
• داشتن حریم خصوصی به انسان انگیزه پیشرفت در زندگی و مقابله با مشکلات آن را میدهد.
• انسان در حریم خصوصیاش به خودش اهمیت میدهد و با خودش میاندیشد این فرصتی که با خود روبرو شود و رفتار و اعمال خود را مورد قضاوت قرار دهد و به اصلاح آنها بپردازد.
• انسان در خلوت خود بدون ریا و تظاهر و بدون اثر گرفتن از هیچچیز و هیچکس به تفکر میپردازد و نتایج بهتر و دقیقتری خواهد گرفت.
• کسی که حریم خصوصیاش را محترم بشمارد به حریم خصوصی دیگران نیز احترام خواهد گذاشت و همین به ایجاد ارتباطش با دیگران و بخصوص همسرش تأثیر مثبت دارد.
• شناخت روحیات و خواستههای همسر، درک دنیای او و آگاهی از تفاوتهای جنسیتی و احترام به آنها، یکی از مؤلفههای اساسی در حفظ حریم خصوصی زوجین است.
توجه توجه: آزادی قربانی ازدواج
• زمانی که فرد لباسهایش را میپوشد و آماده برای بیرون رفتن از خانه میشود، همسرش سریع واکنش نشان میدهد و میگوید: «کجا؟ تو دیگر همسر داری و اگر جایی میخواهی بروی، باید با هم برویم.» یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی مطرح است «محدود کردن آزادیهای فردی» طرفین است. در این موارد افراد، اولین واکنشی را که نسبت به این محدودیت از خود نشان میدهند «مقاومت» است.
• در ابتدا زوجین این رفتار را میپذیرند و برای همدیگر گذشت میکنند، اما با مرور زمان مقاومت را آغاز کرده و میگویند: «ما هم میخواهیم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشیم.
زمانی که زوجین در زندگی مشترک خود مقاومت میکنند، باعث میشود که به تدریج در دید زن و شوهر یک سابقهای ایجاد شود که در کجا همدیگر را آزاد و در کجا با هم به تفریح بپردازند. در نتیجه این رفتار باعث کلنجار و یا کل کل بین زوجین میشود.
مسئله اصلی این است که طرفین باید به یکدیگر اعتماد داشته و همدیگر را در اینکه «رشد شخصی» داشته باشند یاری کنند.
ازدواج پیوند بین دو نفر است، اما دو نفر مستقل، قرار نیست در همهچیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد. در اینگونه مسائل خیلی خوب است که همسران در زمینه تفریح، با هم «علایق مشترک» داشته باشند. اما اگر علایقشان با هم نخواند و مشترک نباشد، مثلاً اگر یکی از زوجین دوست نداشت به کوه برود خواه ناخواه زندگی خوبی نخواهند داشت.
در این مواقع یک نفر باید ایثار کرده و قربانی علایق شخص مقابل شده و از خواسته و امیال خود بگذرد تا طرف مقابل خود را راضی نگه دارد. این گونه رفتار کردن در درازمدت مشکل ساز شده و فرد احساس میکند که در زندگی مشترک به رشد شخصی خود نرسیده و به خود نپرداخته است.
در بسیاری از زوجهای جوان دیده شده که پس از چندین سال زندگی مشترک، خسته میشوند و میگویند: ما دوست داشتیم سر کار رفته یا کارهای هنری و نقاشی بکشیم، حتی میخواستیم ادامه تحصیل داشته باشیم، اما فقط به صرف ازدواج نتوانستیم به هدفمان برسیم. و اگر در زندگی شخصی راضی نباشد مسلماً از زندگی زناشویی هم لذتی نمیبرد.
برای این که این اتفاق پیش نیاید، زن و شوهر باید با یکدیگر «مذاکره» کرده و به «توافق» رسیده و همدیگر را بپذیرند. مثلاً بگویید درست است که در زیر یک سقف زندگی میکنیم و زندگی مشترک خوبی هم داریم، ولی زندگی خوب این است که سعی کنیم همدیگر را تشویق کرده و کمک کنیم که به علایق شخصی و آزادیهای فردی خود بپردازیم. از طریق مذاکره و مهارتهای ارتباطی میتوانند با همدیگر گفت و گو کنند و به تفاهم برسند.
گزارش یک پارس به نقل از الف