نزدیک به هفت روز از حادثه هولناکی که چشم ایرانیان را به چهارراه استانبول در قلب پایتخت دوخت، میگذرد اما هنوز اتفاقاتی در آن محل در جریان است که روز نخست در جریان بود؛ از ازدحام جمعیت و تلاش پلیس برای متفرق کردن تماشاگران تا تلاش آتش نشانان و امدادگران برای یافتن مفقودشدگان حادثه و البته مهار آتش!
– چرا حادثه پلاسکو با انبوه اخباری که تکذیب میشوند، گره خورده است؟
آیا از من خبری شنیدهاید که بعد آن را تکذیب کنم؟ اینکه دیگران چه میگویند و گفتهاند را نمیدانم چون اینجا هستم و هنوز فرصت نکردهام در این باره اخبار را پیگیری کنم. فقط در جریان اخباری هستم که اطرافیان به گوشم رساندهاند. نه فیلمی از زمان حادثه و قبل و بعد آن دیدهام و نه فعلا فرصتی برای این کار دارم. اگر کسی خبری داده که کذب بوده، خودش باید پاسخگو باشد.
-آیا دستوری برای عدم اطلاع رسانی صحیح در این ماجرا به شما داده شده؟
هرگز. به هیچ وجه این گونه نبوده و من به فراخور وظیفه ای که دارم، تمامی آن چیزی که در محل حادثه میبینیم را گزارش میکنم. چون خبرنگار نبوده و نیستم، شاید نتوانم به خوبی وقایع را شرح داده و اطلاعات مناسب را در اختیار رسانهها قرار دهم اما دروغگو هم نیستم و نمیتوانم چیزی برخلاف واقعیت بگویم.
-آیا از تعداد آتش نشانان مفقود در این حادثه اطمینان دارید؟
قطعا. متاسفانه پانزده تن از همکارانمان در این حادثه مفقود شده بودن که تاکنون پیکر چند تن از ایشان را از زیر آوار خارج کردهام و جستوجوی برای یافتن باقی شان ادامه دارد. البته جز این 15 تن، یکی دیگر از همکارانمان که مجروح شده و به بیمارستان منتقل شده بود هم به رحمت خدا رفت.
-پس چرا ارائه آمار آتش نشانان مفقود در این حادثه این همه با تاخیر صورت گرفت؟
از جانب ما تاخیری نبود. ابتدا فکر میکردیم شمارشان بیشتر باشد چراکه با توجه به وسعت حادثه، همکاران خارج از شیفت نیز به محل حادثه آمده بودند. به این دلیل از ایستگاه ها استعلام کردیم و طی چند ساعت متوجه شدیم که شمار آتش نشانان مفقود 15 نفر است. چند ساعت هم از این رو زمان برد که اوضاع به شدت بحرانی بود و نگرن بودیم مبادا اشتباهی رخ دهد.
-اما اعلام آمار مفقودان شما خیلی به طول انجامید و چند روز بعد بود که فهرست آتش نشانان مفقود رسانهای شد.
تهیه آمار مفقودان همانقدری زمان برد که گفتم اما راستش ابتدا اینقدر برخی آمدند و آمارهای بیشتر دادند که ترسیدیم واقعیت را اعلام کنیم چون کمترین عدد، بیست تا سی مفقود بود. برخی آمارها ارائه میشد که نمیدانستیم چگونه است، ضمن اینکه ما تنها از آمار آتش نشانان اطلاع داشتیم و نمیدانستیم چند شهروند در این حادثه مفقود شدهاند. به این دلیل ما مرجع ارائه آمار کلی مفقود شدگان نبودیم.
-باتوجه به اینکه زمان تشییع شهدای آتش نشان مشخص شده و جز چند تن، وضعیت شمار زیادی از همکاران مفقودتان در این حادثه هنوز مشخص نشده، آیا تعیین زمان تشییع و خاکسپاری زود نبود؟
در این باره هم من نمیتوانم اظهار نظر کنم.
-آیا احتمال میدهید که با توجه به حرارت بسیار زیاد آتش در زیر آوار، یافتن برخی پیکرها ممکن نباشد؟ آیا این احتمال موجب نشده که تشییع پیکرهای پیدا شده برنامه ریزی شده و زمان بندی شود؟
[سکوت میکند و سرش را پایین میاندازد.]…
-اصلا این همه حرارت از کجاست؟ چه چیزی در حال سوختن است که حدود یک هفته است میسوزد و تلاش همکارانتان برای فرونشاندنش ثمر نمیدهد؟ آیا ممکن است گازوئیل هایی باشد که گفته میشود در زیرزمین ساختمان برای مصرف موتورخانه نگهداری میشد؟
من و همکارانم درباره این ساختمان چیزی نمیدانیم. نمیدانیم چه چیزی در طبقات زیر زمین آن نگهداری میشده و چگونه بوده و چه موادی در طبقات بالایی آن نگهداری میکردهاند و به چه میزان، چون نهایتا یکی دو بار برای خرید به پلاسکو آمده بودیم. خود من تنها دو سه نوبت برای خرید به پلاسکو آمده بودم و نه درباره طبقات بالایی آن اطلاعاتی داشتم و دارم و نه درباره طبقات پایینی آن.
اما اینکه آیا با سوختن گازوئیل مواجهیم یا خیر، به نظر این گونه نیست چراکه نوع سوختن گازوئیل متفاوت است و علاوه بر آن، سوختنش با بوی گازوئیل همراه است. آنقدر که در حریق های رخ داده با آن، بوی این سوخت تا مناطق دور نیز استشمام میشود. اینجا به نظر با سوختن پارچه و منسوجات مواجهیم که اکسیژن به قدر کافی برای سوختن به دست نیاورده تا بسوزدو شعله بکشد و تمام شود، بلکه مشغول «کندسوزی» است.