
حکایت «کار کردن»
حکایت «کار کردن» دو برادر یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زور بازو نان خوردی باری این…
مجله علمی تفریحی یک پارس با موضوعات متنوع علمی ورزشی سیاسی پزشکی
حکایت «کار کردن» دو برادر یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زور بازو نان خوردی باری این…
حکایت آموزنده از مولانا دست تقدیر روزی ، تخمی غریبه را هل داد کنار تخم های مرغی خانگی…
حکایت «دزدی درویش» درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى از خانة یاری بدزدید. حاکم فرمود تا دستش بدر کنند….
حکایت کوتاه «شکر خدا» پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به…
حکایت های آموزنده پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد. شاه به…
حکایت از باب دوم گلستان سعدی یاد دارم که ایام طفولیت، بسیار عبادت میکردم و شب را با عبادت…
حکایت از باب دوم گلستان سعدی حکایت اول یکی از بزرگان گفت: پارسایی را چه گویی در حق فلان عابد…
حکایت های مولانا مرد فقیرو پرخوری را به جرمی زندانی کردند. در زندان هم آرام نگرفت و متنبه نشد…
حکایت هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی میگویند: درویشی بود كه در كوچه و محله…
داستان پندآموز:فکر نکنید دیگران احمقند! عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسهای نفیس و قدیمی…
زشتی و زیبایی روزی، آدم نادانی كه صورت زیبایی داشت، به « افلاطون » كه مردی دانشمند بود، گفت: ”…
یک روز عربی از بازار عبور می کرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر…