داستان زیبای «اثر»
داستان کوتاه یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته رزی ، خانم نسبتا مسن محله ، داشت از کلیسا برمی…
حکایت آموزنده
حکایت جالب «دوستي موش و قورباغه»
دوستي موش و قورباغه موشي و قورباغه‌اي در كنار جوي آبي باهم زندگي مي‌كردند. روزي موش به قورباغه گفت: اي…
پارسا یعنی وارسته از دلبستگی به دنیا
حکایت جالب پادشاهی دچار حادثه خطیری شد. نذر کرد که اگر در آن حادثه پیروز و موفق گردد….
دریای عشق و عاشقی
حکایات عاشقانه در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تأمل‌برانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که…
حکایت «اندازه نگهدار که اندازه نکوست»
حکایت های گلستان سعدی یکی از شاهان، شبی را تا بامداد با خوشی و عیشی به سر آورد…
کسادی بازار
داستانهای جالب یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: روزی مرحوم مرشد چلویی معروف خدمت جناب شیخ رسید و…
ليلي و مجنون
ليلي و مجنون مجنون در عشق ليلي مي‌سوخت. دوستان و آشنايان نادان او كه از عشق چيزي نمي‌دانستند گفتند…
حکایت «عاقبت، گرگ زاده گرگ شود»
حکایت «عاقبت، گرگ زاده گرگ شود» گروهی دزد غارتگر بر سر کوهی، در کمینگاهی به سر می بردند…
حکایت جالب «شتر گاو و قوچ و يك دسته علف»
حکایت جالب شتري با گاوي و قوچي در راهي مي‌رفتند. يك دسته علف شيرين و خوشمزه پيش راه آنها…
حکایت «اندازه نگهدار که اندازه نکوست»
حکایت های گلستان سعدی یکی از شاهان، شبی را تا بامداد با خوشی و عیشی به سر آورد…
حکایت «عاقبت، گرگ زاده گرگ شود»
حکایت «عاقبت، گرگ زاده گرگ شود» گروهی دزد غارتگر بر سر کوهی، در کمینگاهی به سر می بردند…
شما هم یک جورهایی جوجه مرغابی هستید؟
حکایت آموزنده از مولانا دست تقدیر روزی ، تخمی غریبه را هل داد کنار تخم های مرغی خانگی…
حکایت جالب «دزدی درویش»
حکایت «دزدی درویش» درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى از خانة یاری بدزدید. حاکم فرمود تا دستش بدر کنند….
داستان بسیار جالب غیبت
حکایت از باب دوم گلستان سعدی یاد دارم که ایام طفولیت، بسیار عبادت می‌کردم و شب را با عبادت…